آیا تمایلات انسان به سمت افکار ، احساسات و اعمال دینی و معنوی نتیجه های شناخت "طبیعی" است؟ این جلد از طریق بحث در مورد مطالعات کیفی و کمی جدید که به بررسی مبانی روانشناختی بیان مذهبی و معنوی در چین تاریخی و معاصر می پردازد ، "تئوری طبیعی بودن شناخت دینی" را تجدید نظر می کند. نظریه طبیعی بودن به این دلیل به چالش کشیده شده است که اندکی از تحقیقات حمایتی و توسعه ای آن در مورد مشارکت کنندگان از محیطهای فرهنگی غالباً سکولار جلب شده است. با توجه به سکولاری بودن رسمی چین ، بخش بزرگی از آن ملحدان و تاریخ طولانی ادعای فلسفه های غالب و غیر مذهبی ، آیا می توان ادعای گسترده ای برای "طبیعی بودن" روانشناختی دین داشته است؟ با پرداختن به این شکاف تجربی ، مطالعاتی که در این دوره مورد بحث قرار گرفته است ، از پیش بینی های تئوری طبیعی بودن هسته برای استدلال انسان در مورد آژانس ماوراء طبیعی ، طراحی هوشمند ، اثربخشی آیین ها و علیت حیاتی پشتیبانی می کند. با این حال ، هر مطالعه ، مفروضات منطقی نظریه طبیعی بودن را آشکار می کند ، گسترش می دهد یا حتی به چالش می کشد. این جلد که برای مخاطبان غیر متخصص نوشته شده است ، تئوری طبیعی بودن را معرفی می کند و اهمیت این یافته های جدید را برای دانش آموزان و محققان روانشناسی فرهنگی ، روانشناسی دین ، انسان شناسی دین و مطالعات چینی بیان می کند.
در حال بارگذاری...
لطفا منتظر بمانید